اقسام آزادی
نویسندگان حقوقی آزادیهای اساسی را به چهار دسته، آزادیهای فردی، آزادی اندیشه، آزادیهای سیاسی، آزادیهای اقتصادی و اجتماعی تقسیم بندی نمودهاند[1]. که در ذیل به بررسی آزادیهای فردی به جهت ارتباط آن پایاننامه میپردازیم.
در ادامه به چند تعریف از آزادی فردی اشاره میکنیم:
1ـ آزادی فردی عبارت از حقی است که به موجب آن، افراد بتوانند استعدادها و تواناییهای طبیعی و خدادادی خویش را به کار اندازند، مشروط بر آن که آسیب و یا زیانی به دیگران وارد نسازد.»[2]
2ـ آزادی فردی به معنی حق و اختیار و به طور کلی مستقل و مختار بودن در گزینش اعمال و رفتار خود میباشد؛ مانند آزادی رفت و آمد، آزادی عقیده و بیان، آزادی قلم، آزادی اجتماعات، آزادی کار و غیره.»[3]
3ـ آزادیهای فردی عبارتند از: قدرتهایی که برای فرد شناخته شده است به این منظور که فرد با استفاده از آن قدرتها بتواند، هر چه در توان دارد انجام دهد و نیروهایی که طبیعت در وی نهاده است ظاهر سازد. این آزادیها را قانون و دستگاه قضایی و دولت تنظیم و تضمین مینمایند؛ مانند آزادی مطبوعات و انجمنها و تجارت و صنعت.[4] و آزادی فردی به معنای خاص کلمه عبارت است از: «آزادی بدنی هر فرد به طوری که بتواند از هر نقطه کشور به نقطه دیگر آن مسافرت نموده یا نقل مکان دهد، یا از کشور خود خارج شده و به آن مراجعت نماید و از توقیف بدون جهت محفوظ و مصون باشد.»[5]
4ـ آزادی فردی یا آزادی تن، یعنی این که شخص در رفت و آمد و اقامت و ترک هر نقطه چه در کشور و چه در خارج از کشور ازاد باشد و از توقیف بدون دلیل مصون و محفوظ بماند. نتیجه این آزادی عبارت است از: لغو بردگی و شبه بردگی و لغو بیگاری، یعنی اجیر شدن و قبول تبعیت اشخاص نسبت به یکدیگر به صورتی که منجر به عبودیت فرد نسبت به دیگری شود و منع توقیف و حبس بدون مجوز اشخاص.[6]
این گونه آزادی ها، حقوق افراد و آزادیهای فیزیکی است که شامل حق حیات و آزادی تن، امنیت فردی، آزادی و مصونیت مسکن، آزادی رفت و آمد و تعرض ناپذیری مکاتبات میشود[7]. از میان این مصادیق آزادی مصونیت مسکن و تعرض ناپذیر مکاتبات با موضوع پایاننامه بیشترین ارتباط دارد که در زیر مختصراً توضیح داده میشود.
هرکس حق دارد محل مسکونی خود را انتخاب کند و در این مورد هیچ گونه تحمیلی بر او جایز نیست بنابراین گزینش محل مسکونی و نقل و انتقال بر حسب اراده فرد انجام میشود. البته استثنایی بر این اصل وجود دارد. مثلاً مسکن زن شوهردار توسط شوهر او انتخاب میشود. یا منزل محجورین توسط ولی خاص یا قیم آنها تعیین میگردد.
از سوی دیگر مسکن افراد مصون از تعرضاند هیچ کس حق ندارند بدون اجازه صاحبخانه وارد خانه او شود. البته برا ین اصل چهار استناد وجود دارد: 1ـ بازرسی منازل به دستر مقام قضایی به منظور تغصب متهمین، مجرمین یا تامین دلیل 2ـ تفتیش مسکن افراد برای اجرای حکم 3ـ در مورد مسائل مالیاتی و عوارض و غیره.[8]
به نظر نگارنده مفهوم آزادی یکی از مفاهیم بدیهی میباشد، که در سایه آزادی تمام موجودات جهان رشد و به تعالی و کمال میرسند، بنابراین چون آزادی راه سعادت و کمال بشر است، ما به معنای گسترده آن میاندیشیم. بدین معنا که فرد در گزینش اعمال خود در حد قانون آزاد است و از طرفی هم چنانچه متهم به ارتکاب جرمی شد، نمیتوان بدون احضار و تفهیم اتهام او را بازجویی کرد و یا او را در اثنای بازجویی شکنجه نمود و حتی متهم را با دست بند و یا پابند و یا با لباس زندانی مورد بازجویی قرار داد. از این مهمتر از متهم نباید در حال ایستاده تحقیق کرد. متهم باید در نشستن و یا ایستادن اختیار داشته باشد و از متهم نباید با درشتی و یا با الفاظ سبک بازجویی کرد؛ مثلا از کلمه «تو» و یا «اگر اعتراف نکنی بازداشت میکنم» به شدت باید پرهیز نمود. بنابراین آزادی حق است که همه باید از آن برخوردار باشند.
از لحاظ حمایت از آزادیهای شخصی و به طور کلی سایر حقوق فردی، حق دادخواهی و آزادی دفاع نیز جز آزادیهای شخصی محسوب میشود.
در اعلامیه جهانی حقوق بشر تفکیکی بین انواع حقوق و آزادیهای بشر نشده است. اما در میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی بین دو دسته حقوق و آزادیها تمایز وجود دارد. بخشی از اعلامیه جهانی حقوق بشر به صراحت، آزادیهای فردی و حدود آنها را بر شمرده و چگونگی آنها را بیان داشته است، برای مثال در سومین ماده این اعلامیه آمده است: «هرکس حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی دارد» ماده هشتم اعلامیه نیز تصریح میکند «در برابر اعمالی که حقوق اساسی فرد را مور تجاوز قرار بدهد و آن حقوق به وسیله قانون اساسی یا قانون دیگری برای او شناخته شده باشد هر کس حق رجوع موثر به محاکم ملی صالح را دارد.» همین طور ماده نهم اعلامیه چنین شعار میدارد: «احدی نمیتواند خودسرانه، توقیف یا حبس یا تبعید شود.»
اعلامه مزبور به مواد گوناگونی آزادیهای بشری را از گفتار و کردار و سفر و حرکت به نقطه دلخواه گرفته تا اقامت در جای مورد نظر، با صراحت بیان کرده است و اجازه نمیدهد که این آزادیها از انسان جز در موارد ارتکاب جرم سلب شود.
آزادی از حیث محدودیت به دو دسته تقسیم می شود: مطلق و محدود
آزادی مطلق آن است که میزان مداخله دولت کمتر واستثنائی باشد اگرانسان بتواند همه تصمیمهایی را که میگیرد، عملی کند و کسی یا سازمانی اندیشه و گفتار و کردار او را محدود نکند و در قید و بند در نیاورد، دارای آزادی مطلق، یعنی آزادی بی حد و مرز است. [9]
اما چون انسانها به طور اجتماعی زندگی میکنند، نمیتوانند آزادی مطلق داشته باشند. زیرا آزادی بیحد و مرز یک فرد به پایمال شدن آزادی افراد دیگر اجتماع میانجامد. به همین سبب است که هر جامعهای باقانونها و مقررات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی خاصی هم حافظ آزادیهای افراد آن جامعه میشود و هم حد و مرزهایی برای این گونه آزادیها به وجود میآورد. قانونها و مقررات جهانی نیز آزادیهای مردم سراسر جهان و حد و مرزهای آنها را در جامعه جهانی معین و مشخص میکنند. تلاشها و مبارزههایانسان در طول تاریخ زندگانی او همواره برای بدست آوردن آزادی مشروع و قید و بند زدن به آزادی مطلق فرمانروایان ستمگر و زورمندان بوده است.[10]
گفتار سوم: حدود آزادی های فردی
بحث مهم دیگر که پیرامون آزادی مطرح است حدود آزادی است که آیا آزادی نامحدود است یا نه؟ اگر محدود است این حدود چیست و مرجع تعیین حدود آزادی کدام است؟ نکته اول اینکه از دیدگاه اندیشمندان غربی به هیچ عنوان آزادی مطلق نیست و آنها هم حدودی برای آزادی قائل هستند و تاکنون هیچ یک از اندیشمندان غربی هم خواهان آزادی مطلق و نامحدود نشده اند و آن را توصیه نکرده اند. آزادی تا آنجا مورد حمایت است که نخست: مخالف موازین اسلام نباشد. دوم: با مصالح برتر و منافع جامعه اصطکاک نکند و سوم: به حقوق و آزادی های دیگران لطمه وارد نسازد. که در این گفتار در سه بند به آنها پرداخته می شود.